برای دفاع از خودم او را کشتم
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۶۵۱۸۷
پدری که در اقدامی هولناک پسر پرخاشگرش را به قتل رسانده بود در شعبه دو دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش ایران، همزمان با کشف چند تکه از بدن یک انسان در سطل زبالهای در شهر قدس و گزارش ماجرا به پلیس در مرداد سال گذشته تحقیقات برای رمزگشایی از این جنایت هولناک آغاز شد.
24 ساعت بعد در حالی که مأموران، شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار داده بودند گزارش کشف چند تکه دیگر بدن انسان در سطل زباله محدوده خادمآباد شهریار به مأموران اعلام شد و پلیس پس از حضور در محل و بررسی موضوع تأیید کرد که تمام اعضای کشفشده متعلق به یک نفر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهاینترتیب کارشناسان پزشکیقانونی پس از معاینه و آزمایشهای لازم در گزارشی اعلام کردند: اعضای مثلهشده مربوط به مردی 40ساله است و هویت وی شناسایی و مشخص شد بهتازگی از کشور استرالیا به کشور بازگشته است.
با مشخصشدن این موضوع، پلیس خانواده او را شناسایی کرد اما باتوجه به اینکه آنها ناپدید شدن پسرشان را به پلیس اعلام نکرده بودند فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت، وقتی مأموران به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند مادرش گفت: من مسافرت بودم وقتی برگشتم و سراغ پسرم را گرفتم شوهرم گفت او در غیاب ما به مسافرت رفته است.
پس از آن پدر مقتول تحت بازجویی قرار گرفت و راز جنایت را فاش کرد و گفت: پسرم مشکل عصبی داشت و پرخاشگر بود بعد از اینکه دیپلمش را گرفت او را برای ادامهتحصیل به استرالیا فرستادم کلی هزینه کردم تا توانست مدرک مهندسیاش را بگیرد. اما پس از آنکه فردی در استرالیا سرش را کلاه گذاشت و همه پولهایش را دزدید او با دست خالی به ایران برگشت. اما اینبار حالش بدتر شده بود و رفتارهای غیرعادی داشت و همه را اذیت میکرد. من هم یک روز او را با ضربههای پتک کشتم و بدنش را در شهر رها کردم.
متهم در ادامه بازجوییهایش گفت: خود من هم بیماری اعصاب و روان دارم و تحتتأثیر بیماریام مرتکب این جنایت شدهام وگرنه دلم نمیخواست دستم به خون پسرم آلوده شود.
اما وقتی متهم برای معاینه روانی به کمیسیون پزشکیقانونی معرفی شد کارشناسان اعلام کردند اگرچه متهم علائمی از افسردگی دارد اما چون قتل با برنامهریزی صورتگرفته وی دارای قوهتمیز بوده و اثری از جنون در او مشاهده نشده است.
بنابراین با تکمیل تحقیقات برای مرد 70ساله به اتهام قتلعمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده خواهر مقتول از خون برادرش گذشت و گفت شکایتی از پدرم ندارم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با طرح ادعایی جدید گفت: من نمیخواستم پسرم را بکشم و در دفاع از جانم مجبور به این کار شدم. از وقتی او از استرالیا برگشته بود حال روحی خوبی نداشت و مدام پرخاشگری میکرد و با هیچکس رفتار خوبی نداشت. چند باری به دلیل رفتارهایش به او تذکر دادم اما او توجهی به حرفهایم نمیکرد و آخرینبار وقتی بحثمان شد به من حمله کرد و قصدداشت تا جانم را بگیرد که من هم برای دفاع از خودم با پتک به سرش زدم. اگر او را نمیزدم مرا کشته بود.
قاضی از متهم پرسید چرا بعد از فوت پسرت او را مثله کردی؟
متهم جواب داد: بعد از این اتفاق حالم خیلی بد بود و فقط میخواستم جسدش را از خانه بیرون ببرم و دفن کنم اما از آنجایی که خانهمان ویلایی است ترسیدم همسایهها متوجه ماجرا شوند به همین دلیل ناچار شدم او را مثله کنم. حالا هم از اتفاقی که افتاده شرمنده و پشیمان هستم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا فساد چای دبش اکبر رحیمی حمید نوری جزایر سه گانه دفاع قتل هولناک آلودگی هوا فساد چای دبش اکبر رحیمی حمید نوری جزایر سه گانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۶۵۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه درخشان کاپیتان تیم ملی 18 ساله شد
به گزارش ورزش سه، وقتی نخستینبار برای تیم ملی در جام ملتهای آسیا به میدان رفت، هجده سال سن داشت. سنوسالی که برای همه جوانها عصری در آغاز دوران فوتسالی به شمار می رود ولی او با پیراهن تیم ملی به شکوفایی رسیده و هرگز آن جامه مقدس را از تن در نیاورده. او در اولین نبرد ملی در پیروزی پرگل مقابل ترکمنستان با چهارده گل نقش داشته و یکی از گلها را به ثمر رسانده. با همان تبسم همیشگی و بازیگوشیهای کودکانه در جوانیاش. آن روز، برای علیاصغر، هم بالاترین قله بود و هم آغازی برای قصههای پریان گونه. داستانی به بلندای هجده سال و حتی بیشتر از آن. او نسل به نسل، فصل به فصل و از عصری به عصری دیگر ادامه میداد. افتخارات مفرط این سالها سد راهش نشد و هرگز طعم تلخ عقدهی ضعیف بودن و نزول کردن را نچشید. همیشه آن بالای بالا بود. بهترینِ بهترینها. بعد ها او را مردی برای همه فصول میخواندند و میگفتند علیاصغرحسن زاده تا چهلویک سالگی در وسط ماجرا، وسط میدان و نمایشها میماند.
پنج قهرمانی در جام ملتهای آسیا به معنای پرافتخارترین بازیکن این روزها. در سی وهفت سالگی نقش تعیین کنندهای را در نخستین قهرمانی شمسایی در نقش مربیگری تیم ملی داشت. وقتی حسنزاده راه میرفت، همه راه میرفتند. وقتی حسن زاده به گوشهای خیره میشد، خیلیها خیره میشدند. وقتی او لب به سخن گشود، همه سکوت میکردند. وقتی او توپی را به تور میچسباند، همه حیرت میکردند. زمانی که او خوشحالی پس از گلش را به اجرا در میآورد، همه دور مرد الهامبخش خود حلقه میزدند و به آغوش میکشیدند.
رسانهها تلاش کردند حالت او را پیش از ضربهی جادویی پنالتیاش به قرقیزستان را با دقت تعریف کنند. اینکه حسنزاده شق و رق و بدون دورخیز ایستاده و دستهایش را حلقه زده پایین کمرش. سپس توپ را چرخانده به کنج دروازه. حالت پای او جای دیگری را نشانه رفته، اما توپ مسیر دیگری را پیموده. بازیکنان قرقیزستان میخکوب شدهاند و تماشاگران مات و مبهوت ماندهاند. چرا و چگونه توپ در جای دیگر آرام گرفته و قرار بوده سوی دیگری را میرفته. شبیه به آبی که بر خلاف مسیر رودخانه به حرکت در آمده. یک گل استثنایی تمام عیار که تا سالیان سال به تصویر کشیده میشود.
واقعیت این است که کمتر ستارهای را با کیفیت او شناختهایم و درخشش در جام ملتهای آسیا بازتابنده این کیفیت است. سوالاتی جلب نظر میکند که آیا حسن زاده تا چهلویک سالگی میتواند به همین نمایش های خود ادامه بدهد؟ سپس به عملکرد او در جام جهانی آینده چشم خواهیم دوخت.